نیویورک – کلاس اولدنبورگ هنرمند پاپ که با مجسمه های عظیم چوب بیسبال، گیره لباس و چیزهای دیگر زندگی روزمره را به بناهای تاریخی تبدیل کرده بود، در سن ۹۳ سالگی درگذشت.
به گفته دخترش، مارتی اولدنبرگ، اولدنبرگ صبح دوشنبه در منهتن درگذشت. او یک ماه پیش در وضعیت بدی قرار داشت که افتاد و ران پا شکست.
اولدنبورگ سوئدی الاصل از علاقه ابدی مجسمه ساز به فرم، ایده موفقیت آمیز دادا برای آوردن اشیاء آماده به دنیای هنر و شیفتگی هنرمند طنزآمیز و غیرقانونی پاپ به فرهنگ سطح پایین – با تجسم مجدد عناصر معمولی در زمینه های غیر معمول
او در سال ۱۹۶۳ به لس آنجلس تایمز گفت: «میخواهم حواس شما به محیط اطرافتان علاقه زیادی داشته باشد.
او می گوید: «وقتی یک بشقاب غذا به من ارائه می شود، اشکال و اشکالی را می بینم و گاهی اوقات نمی دانم که غذا می خورم یا به غذا نگاه می کنم. در می ۲۰۰۹، مجسمه اولدنبورگ «پاک کن ماشین تحریر» در سال ۱۹۷۶ به قیمت رکورد ۲.۲ میلیون دلار در حراج هنرهای پس از جنگ و معاصر در نیویورک فروخته شد.

ستون فولادی جوش داده شده ۱۰۱ فوتی و ۲۱ تنی توسط هنرمند Claes Oldenburg در ۶۰۰ W مدیسون در سال ۱۹۷۷ نصب شد. اولدنبرگ روز دوشنبه درگذشت.
او در اوایل کار خود، توسعهدهنده اصلی «مجسمههای نرم» وینیل بود – راهی دیگر برای تغییر چیزهای معمولی – و همچنین به ابداع رویداد هنری اصلی دهه ۱۹۶۰، The Happening کمک کرد.
معروفترین مجسمههای او در مقیاس بزرگ عبارتند از: گیره لباس، یک گیره لباس فولادی به ارتفاع ۴۵ فوت که در نزدیکی تالار شهر فیلادلفیا در سال ۱۹۷۶ نصب شد، و «Batcolumn» یک چوب بیسبال فولادی ۱۰۰ فوتی که در مقابل یک چوب فدرال نصب شد. . دفتر سال بعد ساختمان در شیکاگو.
اولدنبورگ در سال ۱۹۷۷، اندکی قبل از تقدیم بتکلمن، به شیکاگو تریبون گفت: «این همیشه یک موضوع تفسیر است، اما من تمایل دارم همه کارهایم را کاملاً بینقص ببینم. ماجرا این است: چیزی را به این قدر نجس بگیری و پاک ببینی. این شادی است.”
قرار دادن آن مجسمهها نشان داد که چگونه اشیای بزرگی مانند یادبود او – اگرچه هنوز بحث برانگیز است – در مقابل ساختمانهای عمومی و شرکتها قرار گرفتهاند، زیرا این موسسه بدبینانه از هنری دفاع میکند که زمانی در فضای باز بود.
بسیاری از کارهای بعدی اولدنبورگ با همکاری همسر دومش، مورخ هنر هلندی الاصل، هنرمند و منتقد Kosgei van Bruggen، که در سال ۱۹۷۷ با او ازدواج کرد، تولید شد. در محوطه موزه Kröller Müller در Otterlo، هلند.
ون بروگن در ژانویه ۲۰۰۹ درگذشت.
همسر اول اولدنبورگ، پت که او نیز هنرمند بود، در طول ازدواجشان در دهه ۱۹۶۰ به او کمک کرد تا مجسمه های نرم خود را بدوزد.
اولین تبلیغات اولدنبرگ در اوایل دهه ۱۹۶۰ بود، زمانی که نوعی هنر پرفورمنس معروف به رویداد در مناطق هنری منهتن ظاهر شد.
مقاله ای در نیویورک تایمز در سال ۱۹۶۲ آن را به عنوان یک سرگرمی غیرعادی پیچیده تر از یک انحراف، روانی از ملاقات، و دو برابر خشمگین تر از یک بازی غم انگیز توصیف کرد.
معجون اولدنبورگ، که در کتاب «حوادث» نوشته مایکل کربی در سال ۱۹۶۵ ذکر شده است، در کنار مردی با تخت باله که در سکوت مشغول خواندن شکسپیر است، ترومبون نوازی که کشور من را می نوازد، زن جوانی با ابزاری که از نردبان بالا می رود و مردی که در حال بیل زدن است قرار می گیرد. شن و ماسه از تخت و سایر ناهنجاری ها، همه در یک کلیپ شش دقیقه ای.
اولدنبورگ به تایمز گفت: «هیچ داستانی وجود ندارد و رویدادها بی معنی به نظر می رسند. اما یک الگوی نامنظم وجود دارد که در طول مسابقه مشخص می شود. او گفت که جلسات – ضبط نشده اما از قبل برنامه ریزی شده – باید برای ما و همچنین مخاطبان “تجربه ای وحشتناک” باشد.
مجسمههای اولدنبورگ نیز در این دوره به خوبی شناخته شده بودند، بهویژه مجسمههایی که در آنها اشیایی مانند تلفن یا همزنهای برقی با وینیل نرم و انعطافپذیر ارائه میشدند. اولدنبرگ به لس آنجلس تایمز گفت: «تلفن بسیار هیجان انگیز است.
یکی از اولین کارهای بزرگ او رژلب (صعود) روی مسیرهای کاترپیلار بود که رژ لبهای بزرگ را روی مسیرهایی شبیه به تانکهای ارتش قرار میداد. نسخه اصلی – با پیشنهاد زیرزمینی “عشق (رژ لب) نه جنگ (تانک)” – توسط دانشجویان و اساتید سفارش داده شد و در سال ۱۹۶۹ در دانشگاه ییل نصب شد.
نسخه اصلی در سال ۱۹۷۴ پاره شد و با یک نسخه فولادی، آلومینیومی و فایبرگلاس در جای دیگری در محوطه دانشگاه ییل جایگزین شد.
گیره لباس فولادی به ارتفاع ۴۵ فوت در خارج از تالار شهر فیلادلفیا در سال ۱۹۷۶ نصب شد. این گیره لباس کنستانتین برانکوزی در سال ۱۹۰۸ از “بوسه” را تداعی می کند، تصویری نیمه انتزاعی از مرد و زن تقریباً یکسانی که کره چشم را در آغوش گرفته اند. گیره های لباس مانند یک کالای معمولی خانه به نظر می رسند، اما دو نیمه مانند عاشقان برانکوزی رو به روی یکدیگر هستند.
“Batcolumn” شیکاگو توسط دولت فدرال به عنوان بخشی از طرحی برای گنجاندن بودجه برای آثار هنری هر زمان که یک ساختمان بزرگ فدرال ساخته می شود، تامین شد. این مکان فاصله چندانی با مجسمه معروف پیکاسو در شیکاگو ندارد که در سال ۱۹۶۷ وقف شده است.
اولدنبورگ به تریبون گفت: “گروه بت تلاش می کند تا جایی که ممکن است بی آراسته باشد – ساده، ساختاری و سرراست. من فکر می کنم این هم بخشی از شیکاگو است: یک شی بسیار واقعی و واقع گرایانه. با این حال، آخرین چیز این بود که در برابر بهشت قرار بگیرند. این چیزی است که برای او ساخته شده است.
او به این فکر کرد که آن را قرمز کند، اما «رنگ به سادگی از اثر خطی منحرف شد.» حالا، هر چه ساختمانهای بیشتری را در اطراف تخریب کنند، بهتر است.
مردم شیکاگو به طور یکسان خوشحال نبودند. تقریباً همزمان با مصاحبه دلسوز تریبون، یکی دیگر از نویسندگان تریبون، منتقد معماری، پل گپ، گرایش به «مجسمه عمومی مضحک» را محکوم کرد و اولدنبورگ را به عنوان «نقاشی چهرهپردازی کهنهکار که مدتهاست نهادهای هنری را متقاعد کرده است که باید باشد.» جدی گرفته شود”.
پروژه های عظیم دیگر در اولدنبورگ عبارتند از: “چتر کروزو” برای مرکز مدنی در د موین، آیووا، که در سال ۱۹۷۹ تکمیل شد. “نور قدرت”، ۱۹۸۱، دانشگاه لاس وگاس. و “Tumbling Tacks”، اسلو، ۲۰۰۹.
اولدنبورگ در سال ۱۹۲۹ در استکهلم سوئد از پدری دیپلماتیک به دنیا آمد. اما Claes جوان (کلاه آشکار) بیشتر دوران کودکی خود را در شیکاگو گذراند، جایی که پدرش سال ها به عنوان سرکنسول سوئد خدمت کرد. اولدنبورگ در نهایت شهروند آمریکا شد.
در جوانی در دانشگاه ییل و موسسه هنر شیکاگو تحصیل کرد و مدتی در دفتر خبری شهر شیکاگو کار کرد. او در اواخر دهه ۱۹۵۰ در نیویورک ساکن شد، اما گاهی اوقات در فرانسه و کالیفرنیا نیز زندگی می کرد.
window.fbAsyncInit = function() { FB.init({
appId : '425672421661236',
xfbml : true, version : 'v2.9' }); };
(function(d, s, id){
var js, fjs = d.getElementsByTagName(s)[0];
if (d.getElementById(id)) {return;}
js = d.createElement(s); js.id = id;
js.src = "https://connect.facebook.net/en_US/sdk.js";
fjs.parentNode.insertBefore(js, fjs);
}(document, 'script', 'facebook-jssdk'));